سفیر انگلیس در ایران در مصاحبه اش با تلویزیون فارسی بی بی سی به عنوان شاهد مثال ازکارآمد بودن تحریمها علیه ایران اشاره دارد به دو کشور لیبی و صربستان. اشاره به لیبی مطلب جدیدی نبود. به هر حال مطلوب ترین گزینه برای کشورهای بزرگ، تسلیم شدن به مانند لیبی است. ولی اشاره به صربستان نکته جدیدی بود. عملا به نظر میرسد آقای سفیر دو حالت بیشتر برای ایران متصور نیست: یا اینکه تسلیم شود، یا پس از یک دوره سخت تحریم، پذیرای بمباران خانمان برانداز باشد مانند صربستان
در این سبک تحلیل، هیچ جایی برای جنبش سبز ایران وجود ندارد. تو گویی کشورهای بزرگ نتوانسته یا نخواسته اند ایران سبز را ببینند،درک کنند و در تحلیلهای خود وارد کنند
برای منظور کردن ایران سبز در تحلیل جناب سفر، آیا شاهد مثالی وجود دارد؟ جواب بله است. سرنوشت ایران با مردم سبزش، میتواند به مانند آفریقای جنوبی باشد. از بسیاری جهات، ایران کنونی قابل مقایسه با حکومت آپارتاید آفریقای جنوبی است. از تعبیضهای گسترده بین اقوام، مذاهب، جنسیتها و گروهای سیاسی گرفته، تا زندان و کشتار و سرکوب و خلاصه خشونت عریان، ایران با رژیم آفریقای جنوبی قرابت گسترده ای دارد
علاوه بر اینها، آفریقای جنوبی یک نلسون ماندلا داشت که به سبک مبارزه بدون خشونت توانست نیک کامی را به آن کشور تعبیض زده بازگرداند. در این میان نقش قدرتهای بزرگ در استقبال از ماندلا به عنوان رهبر مبارزات مدنی این کشور و در تحریم همه جانبه این کشور بسیار حائز اهمیت است
حال سوال اینجاست که آیا این قدرتهای بزرگ میتوانند میر حسین موسوی را ما ندلای ایران بدانند؟
در تحلیل آقای سفیر جواب این سوال بطور ضمنی منفی است. این را میتوان در رفتار کشورهای بزرگ در حمایت مستقیم نکردن از موسوی نیز دید
با این حال به کشورهای بزرگ باید گفت که جنبش سبز ایران میر حسین موسوی را رهبر خود دانسته است و این فرض بر این این کشور هاست که با دید عمیقتر رهبری ما ندلای ایران را به رسمیت بشناسند
No comments:
Post a Comment